یادداشت شماره_1
ناترازی سنگین در تأمین گاز طبیعی موجب شده است در زمستانهای پرفشار مصرف، اولویت قطع گاز به تزریق فشارافزایی در میادین نفت اختصاص یابد؛ در حالی که هر مترمکعب تزریق گاز میتواند سه برابر ارزش تولید نفت به همراه آورد.
موضوع ناترازی انرژی از مهمترین چالشهای اقتصادی و اجتماعی این روزهای کشور است. بیش از ۹۵٪ انرژی داخلی از نفت خام و گاز طبیعی تأمین میشود و با رشد سالانه ۵ تا ۸ درصدی مصرف طی دو دهه اخیر، فاصله تولید و مصرف به نقطه سر به سر نزدیک شده است. نتیجتاً در فصل سرد، قطع گاز خانگی و در تابستان، خاموشیهای برنامهریزی شده برق تجربه میشود.
مطالعات موسسه مطالعات انرژی و مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد در سالهای 1399 و 1402، میزان ناترازی گاز بین ۱۴۰ تا ۲۲۰ میلیون مترمکعب در روز بوده است؛ موضوع قابل توجه در مورد ناترازی توجه به دوره زمانی این پدیده است. براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، ناترازی سالانه گاز طبیعی بطور میانگین 123 میلیون مترمکعب در روز است و این عدد در سه ماه سرد سال به 225 ملیون مترمکعب در روز میرسد.
نمودار1-وضعیت ناترازی گازطبیعی در کشور در سال1401(میلیون متر مکعب در روز)
مهمترین مصارفی که در دوره ناترازی با کاهش تخصیص گاز یا قطع گاز همراه هستند شامل موارد زیر است.
جدول1-مصارف غیر عمومی گاز طبیعی با اولویت کاهش عرضه در دوره ناترازی
این جدول نشان میدهد بخش تزریق گاز به میادین نفتی سنگینترین و طولانیترین دوره کاهش تخصیص را تجربه میکند؛ چرا که متولی آن دولت (وزارت نفت) است و قطع یا کاهش آن تبعات حقوقی یا اجتماعی فوری برای دولت ندارد، در حالی که سایر بخشها تحت فشار بخش خصوصی یا نهادهای بینالمللی هستند و قطع گاز ممکن است به جریمه مالی یا ناآرامی اجتماعی منجر شود.
اهمیت تزریق گاز در افزایش ضریب بازیافت نفت غیرقابلانکار است: کارشناسان میگویند به ازای هر مترمکعب تزریق گاز سه برابر ارزش تولید اضافه حاصل میشود. بهعنوان نمونه، در یکی از میادین جنوب غرب کشور با ذخیره ۳.۶ میلیارد بشکه نفت، بدون تزریق تنها ۱۱٪ از نفت قابل استحصال است؛ اما تزریق روزانه ۸ میلیون مترمکعب گاز ضریب برداشت را تا ۱۹٪ (معادل ۲۸۸ میلیون بشکه نفت اضافی) افزایش میدهد.
با این حال، در سالهای اخیر بهدلیل اولویتدهی به تأمین گاز خانگی، نیروگاهی و صادراتی، کمتر از ۱۰٪ تعهدات تزریق به میادین محقق شده است. ادامه این روند و بزرگتر شدن شکاف عرضه و تقاضا، تأمین گاز تزریقی از منابع نفت همراه یا گاز طبیعی را ناممکن میسازد.
از سوی دیگر با ادامه شکاف بین عرضه و تقاضا و افزایش ناترازی، احتمال تامین گاز تزریقی از محل گازهای همراه نفت یا گاز طبیعی بعید است. لذا پیشنهاد میشود وزارت نفت و شرکت ملی نفت با در دستور کار قرار دادن فناوریهای جایگزین، از جمله تزریق گازهای غیرهیدروکربنی (گاز احتراق نیروگاهی، نیتروژن، دیاکسیدکربن و هوا)، اولویت خود را به تضمین پایداری و افزایش ضریب برداشت نفت اختصاص دهند. در یادداشتهای بعدی به بررسی جزئیات این روشها و ضرورت اجرای فوری آنها خواهیم پرداخت.
نویسنده:مهدی زینلی حسنوند